به قلم: پروفسور سیدحسن امین
کتابی که اکنون از نظر خوانندهی هوشمند میگذرد، محصول تلاش فکری و مجاهدت قلمی بانوی فرزانه و مثنویپژوه پُرتلاش سرکار خانم آزیتا محبی (نورصالحی) از مستفیدان محضر زندهیاد علامه محمدتقی جعفریست. مرحوم علامه جعفری که من او را نخست، صبح روز جمعهیی در خانهی مرحوم میرزاهادی خان حائری مدیر کل اسبق معارف؛ حضور علامه سید محمدکاظم عصار و استاد محیط طباطبایی زیارت کردم، در حلقهی علاقهمندان و شاگردان معالواسطهی مولانا جلالالدین محمد بلخی بود و سالها به سائقهی شوق و ارادت و با قدم صدق و اخلاص از پرتو جانبخش مولانا خانهی دل را روشن ساخت و سرانجام شرحی دراز بر مثنوی شریف پرداخت و هم شاگردان بسیاری پرورانید که راه او را ادامه داده و میدهند. سرکار خانم محبی (نورصالحی) نویسندهی این کتاب نیز یکی از دستپروردگان ایشان است:
سعی نابرده در این راه به جایی نرسی مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
(حافظ)
جای شادی و خرسندی بسیار است که جلد اول تفسیر داستانهای مثنوی مولوی به قلم این بانوی فرزانه و گرامی با استقبال خوانندگان روبهرو شد و بدین ترتیب صحت و درستی آنچه من در سال ۱۳۸۶ در مقدمهی جلد اول این کتاب نوشته بودم، به اثبات رسید. اکنون که از من خواستهاند برای مجلد دوم این کتاب، مقدمهیی بنویسم، با اطمینان خاطر بیشتر نوشتار سابق خود را در حق این کتاب و نویسندهی ارجمندش تایید میکنم و شایسته و بایسته میدانم که در مقام مقدمه نویسی نکات زیر را به عرض خوانندگان ارجمند برسانم:
۱- ادراکات انسانی گاهی حسی و گاهی عقلانی و گاهی فراحسی یعنی شهودی و اشراقیست. فهم حسّی و تجربی به علم، فهم عقلانی به فلسفه و درک شهودی / اشراقی به عرفان منجر میشود. وجه امتیاز عارفان از دیگران، همانا معرفت اشراقی و علم حضوریست، به شرحی که ابنسینا در نمط تاسع اشارات و تنبیهات و غزالی در المنقذ من الضلال و کیمیای سعادت آورده است و مولانا نیز در دفتر دوم مثنوی فرموده است:
پنج حسّی هست جز این پنج حس آن چـو زرّ خـالص و اینها چو مس
صحت این را بـجـویـیـد از طـبیب صـحت آن حـسّ بـجویید از حبیب
صـحـت ایـن حـسّ ز معموریّ تن صـحـت آن حـسّ ز ویـرانـی بدن
۲- یکی از مهمترین وجوه فرهنگ ایرانی، عرفان است. معارف عرفانی و ادراکات اشراقی و شهودی، شیرینترین و جذّابترین زبان هستی بلکهی جان جهان و حیات جاودان است. آثار عرفانی، تاریخ مصرف ندارند، به سرزمین خاص یا قوم و ملت خاص متعلق وابسته نیستند، جهانی و جاودانیاند، با ابدیت و ازلیت پیوند خوردهاند، عین حقیقتاند و هیچگاه باطل نمیشوند که: الا کل شی ما خلااللّه باطل:
هر نقش جز یاد خدا نقشیست باطل جز فیض دیدارش ندارد عمر، حاصل
پای من و کوی تو ای زیبای مطلق ذکر من و یاد تو ای شیرین شمایل
مولانا جلالالدین محمد بلخی بزرگترین عارف ایرانی همهی اعصار و یکی از بزرگترین متفکران و عارفان جهان است. این نیز ادّعای بیجای من پُرمدّعا بهعنوان یک ایرانی مغرور نیست بلکه قولیست که جملگی بر آناند؛ چنانکه نه تنها از صدقهی سر مولانا هر ساله میلیاردها تومان به جیب اهالی ترکیه که مدفن مولانا را وسیلهی جلب و جذب توریست کردهاند، میرسد، بلکه کوفی عنان (دبیر کل سابق سازمان ملل متحد) طیّ مصاحبهیی گفته است که اگر بخواهد در طول هزارهی اخیر، فقط ده نفر از بزرگترین و موثرترین چهرههای فکر، فرهنگ، دانش و بینش بشری را انتخاب کند، آن ده نفر عبارتند از:
۱- آدام اسمیت، اقتصاددان و فیلسوف اجتماعی، انگلیسی
۲- لئوناردو داوینچی، نقاش و پیکرتراش، ایتالیایی
۳- مهاتما گاندی، رهبر صلحجوی هندوستان، عامل استقلال هند
۴- نلسون ماندلا، رهبر صلحجوی افریقای جنوبی، عامل استقلال افریقای جنوبی
۵- هانری دونان، موسس صلیب سرخ / هلال احمر / شیر و خورشید سرخ
۶- مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی، شاعر و عارف و متفکر مسلمان
۷- وودرو ویلسون، سیاستمدار و بیست و هشتمین رییسجمهور امریکا
۸- سن فرانسیس، موسس سلسلهی رهبانان مسیحی فرانسیسکن
۹- سایمون بلیوار، سیاستمدار و عامل استقلال امریکای لاتین از اسپانیا
۱۰- آلبرت انیشتین، فیزیکدان، یهودیالاصل آلمانی تبار
۳- مولانا بهعنوان یکی از چهرههای درخشان معرفت بشری، متعلق به همهی جهان است اما از آنجا که تمام آثار او به زبان فارسیست، ما ایرانیان شایستگی و صلاحیت بیشتری در فهم درونمایهی آثار او داریم و کسانی که از طریق ترجمه و غیرمستقیم در مقام تفسیر اندیشههای فخیم مولانا برآیند، کارشان دشوارتر از فارسیزبانان است. ما نه تنها حق داریم که در تفسیر و توضیح مثنوی مولانا بکوشیم بلکه باید گفت این وظیفهی ماست که مردی به این عظمت را به رغم دشمنیهایی که با او میشود، هرچه بهتر و بیشتر به هموطنان و همنوعان خودمان بشناسایم.
۴- مولانا نوعاً پیامهای عرفانی و تحلیلهای معرفتی خود را در قالب داستان بیان میکند و از طریق تمثیل مضامین عالی و متعالی عرفانی را برای مخاطب قابل فهم و قابل هضم میکند، به قول خود مولانا:
ای برادر! قصه چون پیمانه است معنی اندر آن بهسان دانه است
دانهی معنی بگیرد مرد عقل ننگرده پیمانه را گر گشت نقل
۵- مثنوی مولانا را بزرگانی مانند کمالالدین حسین خوارزمی، ملاحسین کاشفی واعظ سبزواری و حاج ملاهادی حکیم سبزواری شرح کردهاند که محل مراجعهی دانشمندان و مثنوی پژوهان است. اما امتیاز کتاب حاضر از این نظر است که با تفسیر ساده و روان، داستانهای مولوی را برای نسل حاضر به فارسی امروزین قابل فهم کرده است و این خدمت بزرگیست که سرکار خانم آزیتا محبی (نورصالحی) برعهده گرفتهاند. این بانوی فرزانه بر روی مثنوی بسیار کار کرده و شش دفتر اعظم این متن عظیم را به خاطر سپرده و حفظ کردهاند.
۶- نکته دیگری که لازم است به استحضار خوانندگان گرامی برسانم این است که سرکار خانم محبی (نورصالحی) تا آنجا که من میشناسم، تنها مفسّری از طبقهی بانوان فرهیختهی معاصرند که دست به تفسیر داستانهای مولوی زدهاند و مهمتر آن که ایشان در چند صحنهی فرهنگی و عرفانی دیگر نیز به خدمت موفقاند؛ از جمله:
الف. حضور فعال در بسیاری از مجامع ادبی تهران (از جمله در انجمن ادبی ایران و انجمن مفاخر خراسان بزرگ که در مرکز دایره المعارف ایرانشناسی زیر نظر اینجانب تشکیل میشود)؛
ب. تاسیس و ادارهی انجمن راهیان نور و تداوم چند سالهی انجمن شعر و عرفان (که من نیز تاکنون چند بار توفیق شرکت در آن را یافتهام)؛
پ. مشارکت به عنوان عضو هیات مدیره در «شورای عالی انجمنهای ادبی، فرهنگی و هنری کشور» در کنار آقایان دکتر محسن فرشاد، مهندس ایرج حسابی، سرهنگ جلال مهدیانی که افتخار مدیریت آن شورا نیز با من است.
۷- با حفظ این سوابق درخشان، جا دارد که انتشار دومین مجلّد این کتاب ارزشمند و سودمند را به سرکار خانم محبی (نورصالحی) و ناشر فرهیخته و فرهنگپرور این اثر جناب آقای کاظم جیرودی تبریک و تهنیت بگویم و با درود به روان پاک دو شخصیت بزرگ زیر کلام خود را به پایان برم:
الف. زندهیاد دکتر شکرالله نورصالحی، همسر دانشور و صاحبدل این بانوی بزرگوار و فرهیخته که نام و یاد او نیز با نشر این کتاب ماندگار میشود.
ب. زندهیاد علامه محمدتقی جعفری، فیلسوف معاصر و شارح مثنوی که این بانوی حافظ مثنوی یکی از تربیتشدگان مکتب آن بزرگوار است.
آدمی زاده زنده از یاد است یادها جان آدمیزاد است